مشکل جنابعالی نه مجسمه های بی معنای اسب درمیدان حضرت امام«ره» - ونه دغدغه هایتان، مسائل فرهنگی وهنری ست! مقصود صحبت شما از بیان چنین اظهاراتی ریشه درجای دیگری دارد ؛ که سببیت ورابطه علت و معلولی این ریشه را من و هم نسلانم سال هاست...
درپی انتشاربیانیه ناجوانمردانه ودورازانصاف مختاباد، خواننده بی قریحه مازندرانی – برعلیه نسل انقلاب ویاران حضرت امام «رحمت الله علیه» وهمچنین المانها ودستاوردهای اساسی نظام ازجمله بیگانه ستیزی، دفع تجاوزدشمن متجاوز و پوزه به خاک مالیدن سیاست های امپریالیستی غرب ازجمله آمریکای جهانخوار، که به مستمسک اعتراض ساده لوحانه به جمع آوری مجسمه های اسب درمیدان حضرت امام خمینی«ره» شهرستان ساری – که نمادی غیرفرهنگی واجتماعی محسوب می شد؛ بیانیه مذبور قصد آن را دارد تا پاسخ مقتضی را به وی وامثال او، داده و در راستای روشن نمودن افکارعمومی ازاین نوع اظهارات خصمانه وناشیانه وبدون تدبیر، ازکوششی فروگذارنکند.
روزگارغریبی ست آقای مختاباد! شما درحالی دم ازنفرت خود ازشعار مرگ برآمریکا و شوروی می زنید که انگارتوگویی سال هاست درکنج عزلتی گوشه نشینی اختیارکرده وخود را صرفا باهمان سازودوهول خود مشغول ساخته اید! وازبیدادگری استکبارجهانی ومظلومیت ملت های مسلمان چیزی نمی دانید.
من، با صراحت همین جا عرض می کنم که مشکل جنابعالی نه مجسمه های بی معنای اسب درمیدان حضرت امام«ره» - ونه دغدغه هایتان، مسائل فرهنگی وهنری ست!
مقصود صحبت شماازبیان چنین اظهاراتی ریشه درجای دیگری دارد؛ که سببیت ورابطه علت ومعلولی این ریشه را من و هم نسلانم سال هاست، چه درزمان جنگ تحمیلی وچه دوران بعدازآن، ودرمواجه با توطئه ها ودسیسه ها وافکارهای ضد آرمان های انقلاب- والبته فریب خوردگان ساده لوح که پشت سر، این توطئه ها قدم برداشته اند، تجربه می کنیم. شما دربیانیه متحدالمضمون ومتحدالشکلتان ازلحاظ چیدمان معانی متن های کنارهم چیده شده، دم ازعدم تفریح وشادی ومهیا نبودن سرور درسال های گذشته می زنید! اماکیست که نداند لبخندهای نشات گرفته ورضایت خاطرجنابعالی پس ازاجرای کنسرت های متعدد وتشویق حضاروتماشاگران بعدازخوانش ترانه ها وآوازهای شما درسالن های اجرای برنامه ومحافل سازو دوهول.
شما درنقطه ای خود را نسل سوخته این مرزوبوم می دانید که انگاریادتان رفته است ازپول وسرمایه گذاری همین انقلاب – وحمایت های معنوی فرزندان مجاهد این دیار- امکانات وتسهیلات، ادامه تحصیل درغرب برایتان مهیا شده است! واین درحالی بود که همین فرزندان بسیجی ومجاهد ومخلص انقلاب- باکمترین امکانات، بیشترین خدمات رابه نظام ومردم رساندند وآنگاه که جنابعالی درفضایی دیگر مشغول نواختن برپیکرتارهای گیتاروآلات موسیقی وخوانندگی بودید، نسل من درتقابل باتهاجم فرهنگی وپلشتی دشمن دست وپنجه نرم می کردند.
باید خدمت شما عرض شود که جنگ ما، نه تنها بی سامانی وبدبختی مردم نبود بلکه دفاع مقدسی بود برپیکردشمنان داخلی وخارجی. آن هنگام که فرزندان این ملت، درخون خود درمی غلتیدند وجانشان رانثارمملکت وانقلاب می کردند شما وامثال شما کجا بودید؟! آن جا که فریاد الله اکبر و یاامام حسین، درعملیات ها سرمی دادند وخانواده های شهدا برای پیروزی وموفقیت فرزندانشان نمازمی خواندند شما کجا بودید؟! آن هنگام، که درچشمان امام راحل، اشک حلقه می زد وبرای سلامتی رزمندگان اسلام دعا می خواندند شما کجا بودید؟! مگرغیرازاین است که جزپناه بردن به نت های موسیقی وتمرین آوازخواندن کاردیگری انجام می دادید! واین است تفاوت فرزندان هم نسل من – وامثال شما!
آن وقت، باجسارت تمام ازدر، هم پیوندی بانسلی حرف می زنید که هیچ سنخیت وشباهتی باشماندارند! وخود را زیرکانه نسل سوخته می نامید! کدام نسل سوخته؟ همان نسلی که زیرسایه ی چترآرمان ها ودل مشغولی های انقلاب به مثابه پیشرفت وموفقیت جوانان این مملکت، حال درهررشته هنری وکاری- فضا رابرای شما وامثال شما بازنمود ومهیا کرد؟ آیا شما با همه این اوصاف خود را نسل سوخته می نامید؟!
تاسف براین همه نان ونمک خوردن ونمک دان شکستن!
نسل من – درعصرحاضر، نسل سوزاندن کتاب سخیف وگمراه بوف کوراست. نسل من، میدان دار روایت شهید سرداربزرگ محمدحسن طوسی ست؛ ودرانتظار ساخته شدن مجسمه ی باشکوه سرداررشید اسلام درمیدان ورودی شهرم ساری ست.
کیست که نخواهد، بداند سرداران دفاع مقدس کیستند؟ وبرای این مردم ومملکت چه کرده اند
وچیزی که آیندگان رابه این دلیران وصل خواهد نمود نه، اسب های وسط میدان شهراست و نه تابوهای هنری، که به جای پرداختن دررشته خاص خود- ازروی استیصال وبی کاری به جاروجنجال دست می زنند وقصد گمراه کردن مردم شریف وانقلابی رادارند. برای شما که دم ازهنروفرهنگ دراین مملکت می زنید متاسفم که تدبیروتصمیم گیری های مسئولان قضایی راسرقت قلمداد می کنید! و جاهلانه انگشت اتهام برروی خدمت گذاران جامعه می گذارید. بترسید ازروزی که باید پاسخ گوی خون شهدا باشید.
دربیانیه خود به ظاهرازحسرت واندوه خود به مثابه پرکشیدن ملکوتی جوانان غیوروجاودانه این ملت درهشت سال جنگ تحمیلی دم می زنید اما درمعنایی دوپهلو وحساب شده ازمسائل دیگری صحبت می کنید! واین نیست راه جوانمردی وقدرشناسی.
مگرشما مردم شهید پرور شهرستان ساری را نمی شناسید؟ آن وقت مذبوحانه درتلاشی غیرمنطقی به طورجدی خواهان برهم زدن اذعان عمومی وبروزاعتراضات بی دلیل آنها هستید؟ اعتراض به چه کسی؟ اعتراض به چه چیزی؟ مگرصدای فریاد مرگ براسرائیل ومرگ برآمریکای آن ها رادرراه پیمایی باشکوه 22 بهمن ماه نمی شنوید؟ مگرشما، این مردم را نمی شناسید؟ والبته که نمی شناسید.
همین جا باصراحت عرض می کنم که نماد فرهنگی واجتماعی وسیاسی این مرزوبوم، جان برکفی ها وازخود گذشتگی های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به رهبری حضرت امام خمینی«رحمت الله علیه» می باشد ومردم، خود – این مسئله راازهمه بهترمی دانند. مردم، خود- به درستی توفیر بین نت های موسیقی را می شناسند وحتی نوازنده وخواننده های آن را هم درتحلیلی عمیق درک می کنند وبه نقد می کشانند؛ آن وقت جنابعالی درارجاعی خنده دار- از، «سایه» و«شفیعی کدکنی» برای بیانیه ی خود درراستای سرایت اهداف خاص وپنهان سیاسی مثال می آورید! اصلا این شعرهایی که گفتید چیست؟ مگر نه آنکه قرن ها، دراین مملکت- عده ای پادشاه ومزدور به واسطه ی بازی باهمین نوع الفاظ- سرمایه های فرهنگی ومعنوی این مردم را به باد فنا دادند وملت رابه خاک سیاه نشاندند؟ باید به شما عرض کنم « تابوی اسبی که بررویش زر وزوروطلا، ریخته اند وازآن ولایت تا ولایتی دیگر به حرکت درآوردند، اسب نیست!» بلکه نشان ازموجودیتی ست که قرن ها برمال وجان وروح این مردم اجحاف کرده وآن ها را به جاده ی سرفرودآوردن دربرابر استعماروبیگانگان کشانده است.
بله، آقای مختاباد؛ مااین اسب رانمی خواهیم. چون ما، به آزادی که باریخته شدن خون این جوانان به دست آورده ایم اعتقاد راسخ داریم وتاآخرین قطره ی خونمان ازآن پایداری خواهیم نمود.
زمانه ی من، زمانه من وهم نسلانم است؛ نه زمانه ی ظلم وکفر! زمانه، زمانه ی دین داری وسلوک روحانی ومعنوی ماست؛ نه چیزدیگری ودیگرهیچ.
شما درکجا سیر می کنید! دیری ست که این مردم خوب وبد راازهم تشخیص داده اند وموضع دشمنان انقلاب راشناخته اند. پس شما دنبال چه چیزی هستید؟ هرچند ازکسی که چند سال درغرب زندگی کرده است وپیش ازآن هم، چندان متوجه ی تغییرات وبه وجود آمدن امکانات وسیع فرهنگی وهنری درمازندران- الخصوص شهرستان ساری نشده است چیزبیشتری انتظارنمی رود.
آقای مختاباد، چشم ها راباید شست! جوردیگری باید دید! کمی هم نگاه به محیط پیرامون خود بیندازید تا ببینید جوان های همشهری ما، چگونه وچطوردرپایگاه های فعال بسیج- مساجد- اماکن فرهنگی وهنری- ومراکزتفریحات سالم واسلامی، نقش دارند وازامکانات اجتماعی وعمومی برخوردارند تا ندانسته نگوئید که محرومیت استان درزیرشاخه های سبزش پنهان است! نکند جنابعالی به صرف زندگی کردن چندین ساله در غرب، تفریحات را درهمانی می بینید که آنجا باآن مواجه بودید وتجربه نموده اید؟! خیرآقای مختاباد؛ این گونه نیست. تصور و تطبیق شرایط فرهنگی ومبتذل غرب وزندگی ولنگارانه ی مردم آن جا، باروحیات اسلامی واعتقادی ما، جوردرنمی آید وازبیخ وبن منسوخ است.
آقای مختاباد، کمی به خودتان بیائید وواقعیت را آن طورکه هست، ببینید. چشم ها راباید شست. جوردیگری باید دید.....
«پایان»
« نویسنده: محمدطالبی »
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();